حس مبهمی دارم این روزا نمیدونم دارم عشقو تجربه میکنم یا اینا همش توهمه..
یا صرفا دویدن دنبال یه نیاز...
قوی ترین نیازی که تو وجودم بوده و خواهد بود... "عشق"...
نمیدونم این واقعا عشقه یا نه اما اگه باشه نمیخوام این باشه! تصورم یه چیز خالص تر و ناب و نفس گیر بود
این روزا همش دارم فکر میکنم شاید انتخابم اشتباست
شایدم تردید نوعی حس ناخودآگاهه برای محافظت از قلبم
وای که تو این مدتی که نبودم چقد اتفاقای عجیب و زیاد افتاد
دلم تنگ شده برای اینجا
فردا صبح بلیط دارم
دارم میرم نمیدونم دوباره کی برگردم خونه
الانم که دارم مینویسم تازه از حموم اومدم موهام خیسه و از اون بدتر بوی تخم مرغ میده!!!
ماسک گذاشته بودم رو موم قبلش تخم مرغو خوب به هم نزده بودم که بوش بره:-)
سینا داره به 3راهیم سیم اضافه میکنه که بلندتر شه
و بی بی سی دوباره داره از کشته شدن یه آدم خبر میده که حوصله ندارم گوش کنم
و فکر کنم آنالیز کنم و ذهنمو درگیرش کنم
برم شام بخورمو وسایلمو جمع کنم که خیلی خوابم میاد
و امروز آخرین روزیه که من تو این شهر زندگی میکنم!
البته برمیگردم در آینده...
تواین مدت اتفاقای زیادی افتاد که مینویسم حتما
+من هیچوقت اینجا رو ول نمیکنم
میخوای من بی تفاوت شم نباشم پیشت هر جایی
هنوز داغ تنت انگار نمیفهمی که تنهایی
میگی احساس ما با هم یه دنیا فاصله داره
یه پای عشق می لنگه یه جایی جات میذاره
میخوای من بی تفاوت شم نپرسم تا کجا میری
میگی حس بدی داری به این عشقای تحمیلی
میفهمم که تو این روزا دلت از جنس سنگ میشه
تو میدونی دم رفتن دلم بدجوری تنگ میشه
سر حرفت نمیمونی همین روزاست که برگردی
همین روزای تلخی که تو با تنهایی سر کردی
یه چند روزی تو تنهایی از این دنیا دوری کن
دوباره پیش من برگرد یه وقتا صبوری کن
میخوای من بی تفاوت شم نپرسم تا کجا میری
میگی حس بدی داری به این عشقای تحمیلی
میفهمم که تو این روزا دلت از جنس سنگ میشه
تو میدونی دم رفتن دلم بدجوری تنگ میشه
♫♫
http://dl.pop-music.ir/music/1393/Bahman/Amir%20Azimi%20-%20Bi%20Tafavot.mp3