هیز بودن یا نبودن مسئله این است!
يكشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۴:۱۸ ب.ظ
عباس(مرد همسایه، بابای همون جیغ جیغوئه) رفته رو پشت بوم
الان دقیقا روبرومه نشستم تو اتاقم رو کاناپه رو به پنجره
حوصلم نمیشه جامو عوض کنم یا پاشم برم پرده رو بکشم با خودم میگم نگاه نمیکنه
نگاش میکنم، چرا که نه؟ شایدم نگاه کنه مَرده بلاخره...
اینا تا دم مرگم دست بر نمیدارن این که جوونه
بعد به خودم میگم دهنِ ذهنتو ببند مریم! واسه چی به ملت تهمت میزنی الکی؟ اون بیچاره سرش به کار خودشه چیکار به تو داره نگات کنه ماه رمضونی
اما باز یه چیزی درونم میخنده میگه خعلی ساده ای
آهای اونی که درونم داری میخندی نیشتو ببند وقتی حال ندارم از جام پاشم همون بهتر که فکر کنم "اون بیچاره سرش به کار خودشه چیکار به من داره نگام کنه ماه رمضونی"
۹۴/۰۴/۱۴