سفر
جمعه, ۲۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۷:۲۶ ب.ظ
وسایلمو جمع کردم حمومم بمونه بعداز افطار دارم میمیرم از خستگی و بی حالی...
دردسرهای عظیمم میبینیم بعد راه میفتیم
فردا صبح عقد موناست تا شب بزنو بکوب راه میندازیم
شبش هم میریم شمال
البته به شرط حیات!
۹۴/۰۴/۲۶
وسایلمو جمع کردم حمومم بمونه بعداز افطار دارم میمیرم از خستگی و بی حالی...
دردسرهای عظیمم میبینیم بعد راه میفتیم
فردا صبح عقد موناست تا شب بزنو بکوب راه میندازیم
شبش هم میریم شمال
البته به شرط حیات!